تا چه میزان با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال یا همان schizotypal personality disorder آشنا هستید؟
شخصیت عبارت است از الگوهای رفتاری مشخص و ثابت که بهواسطه آن، فرد دنیا، دیگران و خودش را از آن طریق درک کرده و با آن ارتباط برقرار میکند. اختلالهای شخصیت الگوهای سخت، غیرقابل انعطاف و ناسازگاری هستند که باعث ایجاد مشکل در روابط اجتماعی و کارکردهای فرد شده و باعث استرس در فرد میشوند. این الگوها بر همه جنبههای زندگی تاثیر میگذارند و با انتظارات فرهنگی دیگران بهشدت متفاوت هستند.
افرادی که تشخیص اختلال اسکیزوتایپال برای آنها گذاشته میشود، اغلب بهعنوان افرادی عجیب و غیر عادی توصیف میشوند و ارتباطات نزدیک ندارند و یا آنکه بهندرت دارند. آنها اصولا نمیدانند یک ارتباط چگونه شکل میگیرد و تاثیر رفتار خود را بر روی دیگران نمیتوانند درک کنند. آنها انگیزه و رفتار دیگران را درست تفسیر نمیکنند و بههمین خاطر نسبت بهدیگران بهشدت بیاعتماد هستند.
این مشکلات منجر به اضطراب شدید در آنها میشود. آنها اضطراب اجتماعی زیادی دارند. حتی اگر با گروهی بهمدت طولانی برخورد داشته باشند، باز هم اضطراب اجتماعی آنها کاهش نمییابد. افرادی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دارند، نشانههای اجتماعی را درست درک نمیکنند و بنابراین پاسخ مناسب نمیدهند و باورهای عجیب و غریبی دارند.
مهمترین شخصیتهایی که از آنها بهعنوان اسکیزوتایپال یاد میشود، میتوان به وینسنت ونگوک (نقاش)، امیلی ویکینسون (شاعر آمریکایی) و کیم جونگ ایل (رهبر کره شمالی) نام برد.
برای آشنایی بیشتر با این شخصیت میتوانید کاراکتر ویلی وونکا (Willy Wonka) در فیلم مخصوص کودکان بهنام ویلی وونکا و کارخانه شکلات را تماشا کنید.
نشانههای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بهطور معمول پنج یا تعداد بیشتری از نشانههای زیر را دارد:
- تنها است و ارتباط نزدیک بهغیر از خویشاوندان درجه یک ندارد،
- اتفاقات را غلط تفسیر میکند. بهطور مثال احساسی را که کاملاً بیخطر است، او یک معنای مستقیم شخصی برایش قائل میشود؛
- باور، افکار و رفتار عجیب و غریب و غیرمعمول دارد،
- لباسهای عجیب میپوشد، بهطور مثال لباسهایی که باهم هماهنگ نیستند،
- باور به قدرتهای عجیب مانند تله پاتی ذهنی و یا خرافات دارد،
- ادراکات غیرمعمول دارد، مانند احساس کسی که حضور ندارد. توهم دارد.
- اضطراب اجتماعی شدید و همیشگی دارد،
- گفتار عجیب و غریب دارد. بهطور مثال الگوی گفتار مبهم و غیرمعمول دارد،
- افکار سوءظن و پارانوئید دارد. درباره وفاداری دیگران همیشه مظنون است،
- از نظر هیجان عاطفی، کرخت است و پاسخهای هیجانی مناسبی نمیدهد.
تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با اسکیزوفرنی
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال معمولاً با اسکیزوفرنی که بیماری روانی شدیدتری است و ارتباط فرد با واقعیت قطع میشود، اشتباه گرفته میشود. اگرچه فرد دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دورههایی از روانپریشی را دارد که همراه با توهمات و هذیانها است، ولی این توهمات و هذیانها مداوم نمیباشد، شدت آن کمتر است و مدت آن کوتاه است.
تفاوت دیگر آن است که میتوان افراد دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را نسبت به تفاوت بین باورهای غلط و واقعیت آگاه نمود، درحالیکه فرد دچار اسکیزوفرنی را نمیتوان از توهمات و هذیانها جدا کرد.
البته لازم بهذکر است که گروهی از محققین، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را با اسکیزوفرنی از یک طیف محسوب میکنند و اسکیزوتایپال را شکل خفیف اسکیزوفرنی میدانند.
شیوع اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مانند سایر اختلالهای شخصیت تنها در بزرگسالی تشخیص داده میشود، زیرا تا پیش از آن شخصیت در حال رشد و تغییر است و نشانههای اختلال میتواند موقت بهوجود آمده باشد، در حالیکه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال الگویی فراگیر و بلندمدت است. در صورتی که در کودکی و نوجوانی تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپال گذاشته شود، نشانهها حداقل باید یکسال در فرد حضور داشته باشد.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ۳٫۱ تا ۴٫۹ درصد افراد جامعه را شامل میشود و در بین مردان بیشتر از زنان شایع است. همانند سایر اختلالهای شخصیت، شدت نشانهها در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در دهه چهارم و پنجم زندگی با افزایش سن کاهش مییابد.
سببشناسی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
علم روانشناسی امروزه نمیداند چه چیز عامل ایجاد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال است، اگرچه تئوریهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. اکثر محققین ترکیبی از دلایل ۱) زیستی (ژنها و ارث) ۲) روانی (خلق و خو و شخصیت فرد که بواسطه محیط و مهارتهای آموخته شده ایجاد میشود) ۳) اجتماعی (نحوه ارتباط با خانواده و دوستان در کودکی) را در این اختلال موثر میدانند و هیچ تک عاملی را بهتنهایی دلیل شکلگیری این اختلال نمیدانند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، احتمال بروز اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در افرادی که یکی از بستگان آنها اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اسکیزوفرنی و یا یک اختلال شخصیت دارد، بیشتر است. داشتن والدی که سرد، غیرپاسخگو و بیتوجه به نیازهای عاطفی کودک است نیز احتمال اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را بالا میبرد.
رابطه عاطفی با فردی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دارد، چگونه است؟
ارتباط و یا رابطه عاطفی با این افراد بسیار سخت است. شاید بهتر است بگوئیم هیچ رابطه عاطفی شکل نمیگیرد. هیچ پاسخ و واکنشی از او در قبال خودتان دریافت نمیکنید و او همواره در قبال شما از لحاظ عاطفی کرخت و یکنواخت است. هیچوقت برای بغل کردن و نوازش شما اقدام نخواهد کرد. هیچ اقدامی برای ابراز عاطفه و حمایت از سوی او نخواهید داشت. وظایف مدیریت امور اقتصادی نیز بر دوش شما خواهد بود.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افرادی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دارند، همانند سایر اختلالهای شخصیت هیچ تمایلی به درمان ندارند و تا زمانی که مجبور نشوند و زندگی آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار ندهد، اقدام به درمان نمیکنند. آنها هیچ نیازی به تغییر در خود احساس نمیکنند.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مستلزم درمانگری است که در درمان اختلالهای شخصیت، مهارت و تجربه دارد. رابطه مبتنی بر اعتماد بین مراجع و درمانگر به آهستگی و کندی صورت میپذیرد، زیرا این افراد از هرگونه ارتباط اجتماعی با افراد از جمله درمانگر احتراز میکنند. درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال غالباً امیدوار کننده نمیباشد.
دارو درمانی برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال همانند سایر اختلالهای شخصیت کارائی ندارد و تنها در صورتی که مراجع از افسردگی رنج میبرد و یا افکار خودکشی دارد و یا برای کاهش حالتهای روانپریشی میتوان از دارو بهره برد. بنابراین، دارو تنها برای اختلالهای همراه اختلالهای شخصیت کاربرد دارد و نه خود اختلالهای شخصیت.
روان درمانی به فرد کمک میکند تا یاد بگیرد با دیگران چگونه ارتباط برقرار کند و با افزایش مهارتهای اجتماعی، فرد فرامیگیرد که چگونه در جمع احساس راحتی بیشتری کند. درمانگر به مراجع میآموزد تا در هر موقعیت، چگونه رفتار کند و نشانههای اجتماعی چه معنایی دارد. البته باید بهخاطر داشت که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پیشرفت چندانی نخواهند داشت، بنابراین باید به آنها آموخت که چگونه تنهایی خود را رضایتبخشتر و مفیدتر سپری کنند. در عین حال، رواندرمانی برروی مشکلات کوتاهمدت مراجع نیز کار میکند.